جدول جو
جدول جو

معنی رومی خوی - جستجوی لغت در جدول جو

رومی خوی
رومی خو، آنکه به هر کس و هر جا رسد به رنگی و خویی جلوه گر شود، متلون المزاج، (فرهنگ فارسی معین)، کسی را گویند که دورنگ و متلون مزاج باشد و به هرکه رسد به رنگ و خوی او شود، (برهان) (از آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (فرهنگ جهانگیری) (شرفنامۀ منیری) :
هوا چون خاک پای و آز خوک پایگاهت شد
خراج از دهر ذمی روی رومی خوی بستانی،
خاقانی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

روزی خورنده. روزی خوار:
نشاید همه کشتن از بهر خویش
که روزی خورانند از اندازه بیش.
نظامی.
و رجوع به ترکیبات مترادف آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رومی خو
تصویر رومی خو
کسی که در صورت لزوم خوی و خصلت خود را عوض می کند
فرهنگ فارسی معین